نمی دانم چرا امشب واژه هایم خیس شده اند

نمی دانم چرا امشب واژه هایم خیس شده اند
مثل آسمانی که امشب می بارد....
و اینک باران
بر لبه ی پنجره ی احساسم می نشیند
و چشمانم را نوازش می دهد
تا شاید از لحظه های دلتنگی گذر کنم

پشیمونم از اینکه
عاشقه تو شدم
همه زندگیم تباه شد
از اینکه همراه و همدمت شدم
رفتیو آبرو برام نذاشتی
چیزی به جز درد وغم برام جا نذاشتی
یه روزی عاشقت بودم
تو رو دوست داشتمُ
واست می مردم
اما رفتی بی بهونه
دل رو کردی تو دیونه
ساده رفتی ،ساده گفتی
توی این دورو زمونه
عاشقی با تو حرومه
بگو که گناهه من چی بوده
کجای عاشقیم اشتباهی بوده
تاوان بی گناهیام رو می دم
بگو،بگو دلیل رفتنت چی بوده؟
سخته هر روز دیدنه چشمات
سخته هر روز شنیدنه حرفات
برودیگه نمی خوام ببینمت
دیگه دوستت ندارم
دیگه واست نمی میرم
وقتی تو نباشی
من به آرامش می رسم

برای يك بار پريدن ، هزار هزار بار فرو افتادم

هيچ وقت رازت رو به کسي نگو. وقتي خودت نميتوني حفظش کني
چطور انتظار داري کسي ديگه‌اي برات راز نگهداره

هیچ انسانی دوست ندارد بمیرد، اما همه آنها دوست دارند به " بهشت " بروند...
اما ای انسانها... برای رفتن به " بهشت " ... اول باید مرد

سايت پيچك دات نت با ارائه خدمات جالب و متنوع در خدمت تمام فارسی زبانان جهان است

نمی دانم چرا امشب واژه هایم خیس شده اند
مثل آسمانی که امشب می بارد....
و اینک باران
بر لبه ی پنجره ی احساسم می نشیند
و چشمانم را نوازش می دهد
تا شاید از لحظه های دلتنگی گذر کنم

تمام زندگی من

دوستت دارم

از کجاا آغاز کنم ؟بیان عشقی که گویای یک عشق و عظمت آن باشد .قصه ی عشقی

*

را که از دریا کهنسالتر و از اقیانوس ژرف تر و از آسمان زیباتر.

*

از کجاا بنویسم ؟

*

داستان شیرین دوستی ای را که مالامال صداقت است و اکنون به سپیدی اشک،اشکی

*

چون شمع ،شمعی چو نور، نوری چون ماه ، ماهی چون تو است.

 

زیبای من کویر تشنه ام،باران من باش